شهرشیشه ایی
تلخ مثل نگاه غمگینت توی تاریکی شبی تنها تلخ مثل تولدمردی توی دنیای سنگ وآهن ها! تلخ مثل تمام اشعارم مثل ایمان به فصل سردی که ... تلخ مثل شکستن بغضت پشت لبخندهای مردی که ... مثل ازهیچ چیزترسیدن مردن ازابتدای این قصه شخصیت های واقعی بودن زندگی رابه پای این قصه تلخی زندگیت اهسته توی شوری گریه ات حل شد ... هفده سال رفت وفهمیدی: انقراض خدامسجل شد نارفیقان همیشه خندیدند بغض غمگیت بی صدایت را درتولد بخاطریک کیک فوت کردندو شمع هایت را مثل یک اتفاق/افتاده به منت گوشه ای ازاین دنیا به تناقض رسیده ای مثل بی تولدترین آدم ها بابت تبریک های دوستان ممنون!
نظرات شما عزیزان:
قالب رایگان وبلاگ کد آهنگ |